"فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3"

ساخت وبلاگ

بوسیدمت و پرندگان مهاجر به هیأت یک برفریزان در من آغاز شدند ... "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3"...
ما را در سایت "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ode66 بازدید : 7 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 16:46

ای نازک آغوشت بنای چهلستونهازیباییت بیتا ،دلت دریای آرامنهر عسل در چشمهایت میشکوفدویرانم از تکرار این جام از پی جاای ریشه های صوفیت ،رشک بیابانگلبرگهای فکرتت ،بر تارک ماهای لحن پندارت نجیب و شیشه آواد "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3"...ادامه مطلب
ما را در سایت "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ode66 بازدید : 44 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 16:31

پشت غلظت افراشته ی باران
آلاچیق و برگریزان خزان
تو پنهان شده ای
در انبوه رزهای سرخ یخی
در لباس مبارزان بهار...
تو میان شعرها و عطرها
در تصرف ابرهای سفید
که شکوه آسمانها را میدرند
آرمیده ای
تو را در آهنگ کلیساها
در غربت و سکوت پرده و دیوار جا گذاشتم
مانند ظهری که تا انتهای, گس خیابان,، قدم زده می شود

بی آنکه بدانم
تو
پشت غلظت افراشته ی باران
آلاچیق و برگریزان خزان
پنهان خواهی بود..

"فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3"...
ما را در سایت "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ode66 بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 21 آذر 1397 ساعت: 5:31




 


سیاهه, ی قرمز, را از کیفش  بیرون آورد
پالتو،  در آیینه دهن‌کجی میکرد
مرا به دیدن بوطیقای خزان برده بود
در هارمونی باران،، 


شبی در  اقلیمهای بقا،جا ماند
رزم من و او و پلنگ
حالا خالهای پیراهنم، یکی یکی پاک میشد
سیاه و سفید
طعم تمام نتها همین بود

،. 


مردی که در فصل شکار، شاعر شده بود.. 

 

دسمبر 2017

"فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3"...
ما را در سایت "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ode66 بازدید : 52 تاريخ : چهارشنبه 21 آذر 1397 ساعت: 5:31


طوفانی چشمهای مزرعه هاست
در غسل تعمید دلم
گندم،
.

.

.

هوس دست‌هایت، زمینگیرم کرد.. 

"فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3"...
ما را در سایت "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ode66 بازدید : 40 تاريخ : چهارشنبه 21 آذر 1397 ساعت: 5:31

 

نخجیرگاه خسته ایست
جنگلهای سنگی بازوانت
،
، آوازهای گنگ زبان مادریم
روی خطوط ممتد نتهای کبود جا میماند
گاهی
مرا به لهجه, ی خزانی, چشمانت
ترجمه کن!

"فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3"...
ما را در سایت "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ode66 بازدید : 53 تاريخ : چهارشنبه 21 آذر 1397 ساعت: 5:31




رو به ترانه های تلخ تاج محل
می ایستم
از تلفظ غلیظ کلمه بر میخیزم

 سیتار سرد باد در رودهای گنگ انگشتانم میریزد


دیگر
من به تو
به رایحه, ی کال باران
به تبانی خاک و پیراهن سرخ  گلها
مومنم.. 
"فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3"...
ما را در سایت "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ode66 بازدید : 60 تاريخ : چهارشنبه 21 آذر 1397 ساعت: 5:31



ابرهای کومه ای کال
 از کبودی آوازهای کالبدم  رها میشود
امشب،در بساوش  دشتهای کتان

، طوفان خواهد آمد

و من در هنگامه ی هماغوشی باد و درخت
بر شعرهایی که هرگز سروده نخواهد شد، می گریم..

 

"فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3"...
ما را در سایت "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ode66 بازدید : 55 تاريخ : چهارشنبه 21 آذر 1397 ساعت: 5:31

در نگاهش،
 نیل  مواجیست


در قلب من، 
کشتار سربرنیتساست..

"فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3"...
ما را در سایت "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ode66 بازدید : 30 تاريخ : چهارشنبه 21 آذر 1397 ساعت: 5:31

جستار تلخ نبودنت!. . . . از آوازهای کبود کالبدم بیرون میزند، لحمی خزان  استعاره ی بی هنگامی از طوفان، در تب سرد قبایل بی کوچ بیت المقدس‌ِ آغوش توست، آیا؟ از باروی ساهره از جنگلهای سنگ و آتش، ، می "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3"...ادامه مطلب
ما را در سایت "فلامینگها گیسوان مرا میخوانند 3" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ode66 بازدید : 47 تاريخ : چهارشنبه 21 آذر 1397 ساعت: 5:31